آرش: آرش کمانگیر
آلیش: سپاس
اسپیدا
بنداسف جان، سرداری مازندرانی در چم دارنده اسب نژاده و نیک: شا
پیرمهران نام یکی از سپهبدان در زمان یزدگرد یکم
پیشداد: نیای بزرگ پیشدادیان
جویا: جویان: جوینده، پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد.
دابو: اسم تاریخی، سلسله دابوان یا دابویه مأخوذ از آن است.
دادمهر: باستانی، محبت ایزدی، فرزندی که از روی محبت پروردگار داده شده است.
دامون: یاری دهنده انسان ها، در گویش مازندران دامنه جنگل را نیز گویند.
دیاکو: اولین پادشاه ماد
رایکا: مازندرانی و گیلکی: = ریکا به معنی پسر، محبوب و مطلوب. اسم فارسی هم هست.
رسام
روجین: پنجره
روماک: صادق، منظم، صاف و تمیز، محکم، در گویش مازندران راست و منظم
رهام
زرمهر: از نوادگان کاوه آهنگر ؛ اسپهبد تبرستان
سوماً: نهر آب
سیکا: در گویش مازندران اردک
سیمدخت: دختر نقره ای و سفید
شراگیم: نام یکی از اسپهبدان مازندرانی
شروین: اسپهبد شروین در کوههای طبرستان درناحیه دهستان چاشم امروزی در شمال سمنان که از خاندان روحانی زرتشتی بودند
شوپه: نگهبان شب
صابرتا: اسم پادشاهی تنومند در جنوب آمل
صدری: نوعی برنج مرغوب که در گیلان و مازندران به عمل می آید. البته صدری عربی ـ فارسی است: صدر + ی (پسوند نسبت)
فرورتیش
کارن: اسپهبد کارن درجنوب ساری درفریم وشمال قومس فرمانروا بودند.
کارو: اسپهبد کارو در سوادکوه
کاگان: برادر، برادر بزرگتر این نام کلمه ای طبری است.
کایر: یار و یاور، همدم
کلاله: موی پیچیده، بخشی از گل
ماتیرسا
مازیار: اسپهبد مازیار، مقر حکومت در شهریارکوه درشمال سمنان وجنوب ساری
مرداد: نام باستانی، نامی برگرفته از قوم بزرگ باستانی آمردها در آمل
مرداویج: حاکم طبرستان و ری
نیما: کمان؛ هم چنین نام کوهی در شمال، یوش مازندران
ونداد: اسپهبد ونداد هرمز در جنوب ساری، پدربزرگ مازیار (نامی با ریشه پهلوی نیز هست)
هورموند
خوجیر( زیبا، خوب، جمیل)
اوخان(پژواک)
ایجگره(فریاد)
تام (آرام و ساکت)
توکالی(قله کوه)
دامون(جنگل)
شراگیم(اسم تاریخی)
گیلداد(اسم تاریخی)
موتا(از سرداران باستانی)
نسپر( از انواع پرندگان جنگلی خوش آواز)
نومود( برازنده، در خور)
نیما( کوهی در شمال، یوش مازندران)
ورنا( نام باستانی و کهن)
والای(تلاطم)
واشک( عقاب تالابی،ازپرندگان تابستانی)
نوبیل(از محلههای رشت)
کاسان(نام دهکدهای ست)
سراوان(نام روستایی ست)
گولعلی( از اسامی مذکر گیلانی)
ساجعلی(زلفعلی)
یاور (کمک)
گورج(نام مکان)
میکال( نام مکان)
شوئیل(نام مکان)
گسکر( نام مکان)
کیسوم(نام محل)
لیسار( از رودهای گیلان است در شمال گرگانرود جاری است)
گیلانشا(مرغ باران که چون آوا سر دهد باران نازل خواهد شد.)
اسفار(اسپار، شکل محلی خزری میانه اسوار است، وی پسر شیرویه و یکی از رهبران نطامی دیلمی است)
امینای( نام یکی از شاعران گیلانی، امینای رودسری)
کیاملک( از مقتدرترین امرای سلسله هزاراسبی اشکوری بود)
کوشیار( ریاضیدان و اختر شناس برجسته و نامدار گیلانی)
وَهرَز( نام یکی از بزرگان گیلانی)
گیلک( اهل گیلان)
.
منبع: تانما | http://tanama.ir