مال مصطفی علی ره حرامه
- کنایه از دریغ کردن از چیزی که حق فرداست
ماهی دِریو دله، جفتی چنِ؟
- ماهی در دریا جفتی چند؟ (در توصیف برخی معاملات میآید)
- اگر کسی بخواهد جنسی را ندیده بخرد یا به کسی بفر وشد، طرف، این مثل را به کار میبرد که: چگونه میشود ماهی صید نشده را قیمت گذاشت؟
مردهشور آخرت ضامن نییه
- مردهشور ضامن خوشی آخرت نیست
- کسی که مسئولیتی را برعهده میگیرد، مسئولیت موارد مرتبط با آن را مسئول نیست و درحد آنچه پذیرفته وظیفه دارد.
مَگِر مکه مِلکه؟
- مگر سرزمین مکّه است؟
- جا برای استفاده زیاد است و نباید همان جایی که دیگری برگزیده را اشغال کنی
ملّا ماست بخارده
- شیخ ماست خورد
- کنایه از انجام کار راحت
ملّا ره مِفت گیر بیارده، بامشیکاته وسّه دعا کانده
- شیخ رو مفت گیر بیاورد، برای بچهها گربهها هم تقاضای دعا میکند
- در صورت رایگان کردن چیزی، از آن سوءاستفاده میشود
ملّا موس واری صافه
- مانند ماتحت شیخ تمیز است
موس که ته شه، دار بوره
- اگر باسن توست، [اهمیتی نمیدهم که] درخت را در آن فرو کنند
- کنایه: فقط به منافع خودم فکر میکنم
موس دنه، کوب گیرنه، النه مسجد
- به عمل جنسی مقعدی تن میدهد، کوب (نوعی حصیر) میگیرد، تا بگذارد مسجد
موقع کار، حسن براره؛ موقع مِزد، حسن دزده
- سوءاستفاده از دیگران
مه ره دارنی، انگار توسکا دار ره دارنی
- کنایه: روی من حساب باز نکن
مه سر ره بشکن، مه نرخ ره نشکن
- سرم رو بشکن ولی نرخ جنسم رو پایین نیار (چونه نزن)
مه موس، مه همراه نئه، گند کانده
- باسنم بو میده، همراهم نیاید
- از زبان شخص افادهای گفته میشود
مهمون، اول شو طلا، دوم شو نقره، سوم شو مرس، چهارم شو خرس
- مهمان در اول شب مانند طلا عزیز است، در شب دوم مانند نقره گرامی، در شب سوم مانند مس کم بها و در شب چهارم مانند خرس پرزحمت است.
موس خواهش نکن
- خواهش بیجا نکن
.
منبع: ویکیگفتاورد | https://fa.wikiquote.org