آداب، رسوم و فرهنگ مازندران

آشنایی با رسوم و فرهنگ مردم مازندران

جاذبه‌های گردشگری مازندران

آشنایی با جاذبه‌های گردشگری مازندران

غذاهای محلی و سنتی مازندران

آشنایی با طرز تهیه غذاهای مازندرانی

شهرهای استان مازندران

آشنایی با شهرهای زیبای استان مازندران

سوغات و صنایع دستی مازندران

آشنایی با سوغاتی‌ها و صنایع دستی مازندران

بازارها و مراکزخرید مازندران

آشنایی با بازارها و مراکزخرید مازندران

مشاهیر و نام‌آوران مازندران

آشنایی با مشاهیر، مفاخر و نام‌آوران مازندران

زبان و گویش مردم مازندران

آشنایی با زبان و گویش دلنشین مازندرانی

سرگرمی‌های بومی مازندران

آشنایی با سرگرمی‌های بومی و محلی مازندران

لباس‌های محلی و سنتی مازندران

آشنایی با لباس‌های بومی و سنتی مازندران

اسامی و نام‌های مازندرانی

آشنایی با اسامی و نام‌های اصیل مازندران

ضرب المثل‌های بومی مازندرانی

آشنایی با ضرب‌المثل‌های بومی مازندرانی

حیاط وحش استان مازندران

آشنایی با حیات‌وحش زیبای استان مازندران

ساز و موسیقی محلی مازندران

آشنایی با موسیقی اصیل و فاخر مازندرانی

مراکز و ادارات دولتی مازندران

آدرس و شماره تلفن‌های ضروری

خبرنامه استان مازندران

سرخط جدیدترین اخبار مازندران

منابع

منابع تصاویر و مطالبی که به صورت بازنشر جهت ارتقای سطح دانش و اطلاعات عمومی بصورت رایگان قرار داده شده اند

قوانین

مجموعه ضوابط و قوانین استفاده کاربران و مخاطبان محترم

ضرب‌المثل با حرف «م»

« مازندران‌گردی »

مال مصطفی علی ره حرامه

  • کنایه از دریغ کردن از چیزی که حق فرداست

 

ماهی دِریو دله، جفتی چنِ؟

  • ماهی در دریا جفتی چند؟ (در توصیف برخی معاملات می‌آید)
  • اگر کسی بخواهد جنسی را ندیده بخرد یا به کسی بفر وشد، طرف، این مثل را به کار می‌برد که: چگونه می‌شود ماهی صید نشده را قیمت گذاشت؟

 

مرده‌شور آخرت ضامن نی‌یه

  • مرده‌شور ضامن خوشی آخرت نیست
  • کسی که مسئولیتی را برعهده می‌گیرد، مسئولیت موارد مرتبط با آن را مسئول نیست و درحد آنچه پذیرفته وظیفه دارد.

 

مَگِر مکه مِلکه؟

  • مگر سرزمین مکّه است؟
  • جا برای استفاده زیاد است و نباید همان جایی که دیگری برگزیده را اشغال کنی

 

ملّا ماست بخارده

  • شیخ ماست خورد
  • کنایه از انجام کار راحت

 

ملّا ره مِفت گیر بیارده، بامشی‌کاته وسّه دعا کانده

  • شیخ رو مفت گیر بیاورد، برای بچه‌ها گربه‌ها هم تقاضای دعا می‌کند
  • در صورت رایگان کردن چیزی، از آن سوءاستفاده می‌شود

 

ملّا موس واری صافه

  • مانند ماتحت شیخ تمیز است

 

موس که ته شه، دار بوره

  • اگر باسن توست، [اهمیتی نمی‌دهم که] درخت را در آن فرو کنند
  • کنایه: فقط به منافع خودم فکر می‌کنم

 

موس دنه، کوب گیرنه، النه مسجد

  • به عمل جنسی مقعدی تن می‌دهد، کوب (نوعی حصیر) می‌گیرد، تا بگذارد مسجد

 

موقع کار، حسن براره؛ موقع مِزد، حسن دزده

  • سوءاستفاده از دیگران

 

مه ره دارنی، انگار توسکا دار ره دارنی

  • کنایه: روی من حساب باز نکن

 

مه سر ره بشکن، مه نرخ ره نشکن

  • سرم رو بشکن ولی نرخ جنسم رو پایین نیار (چونه نزن)

 

مه موس، مه همراه نئه، گند کانده

  • باسنم بو میده، همراهم نیاید
  • از زبان شخص افاده‌ای گفته می‌شود

 

مهمون، اول شو طلا، دوم شو نقره، سوم شو مرس، چهارم شو خرس

  • مهمان در اول شب مانند طلا عزیز است، در شب دوم مانند نقره گرامی، در شب سوم مانند مس کم بها و در شب چهارم مانند خرس پرزحمت است.

 

موس خواهش نکن

  • خواهش بیجا نکن

 

.

منبع: ویکی‌گفتاورد | https://fa.wikiquote.org