هچکی ناته: «یاقوب، ته کتار ره چیه؟»
- هرچه کردم، هیچکس نگفت «یعقوب چی شده»
- کسی دلش برای من نمیسوزد. (اهمیتی به من نداد)
هر کی زرده ریشه، ته خیشه؟
- معادل با: هر کی ریش داره، بابائه؟
هستم بائو، هستم را
- کار خود را به دیگری نسپار
هلی بکش، تلی بکش
- کنایه از سختی کشیدن
همادا گب تا کنّای سر
- کنایه از نیاموختن
هوجی-ووجیکر گی دله کفنه
- کسی که دائماً در انتخاب کردن تعلل کند، درنهایت بدترین گزینه نصیبش خواهدشد.
.
منبع: ویکیگفتاورد | https://fa.wikiquote.org