گالش نئونه مه تلم دو ترشه
- دوغفروش نمیگوید دوغم ترش است.
- معادل: عطر آنست که ببوید، نه آنکه عطار بگوید.
گالش که گودوش نییه، گنه چاله لو وله
- کسی که توانایی ندارد، بهانه میآورد.
گپ، گپ یارنه و میاه، ابر
- صحبت کردن هرچه رود بیشتر میشود؛ همچنان که ابر هرچه بگذرد بیشتر میشود.
- در موقع صحبت از بحثی به بحث دیگر شاخه به شاخه پریده میشود.
گپ دل ره خش کانده، شیخنه ره خراب
- درد و دل با دیگران، دل آدم را آرام میکند ولی زندگی زناشویی را خراب میکند.
گت آغوز بیدلوئه
- کنایه از فردی با ظاهر برومند و باطن بیعرضه.
گتِ موس، گتِ شلوار خانه
- باسن بزرگ نیازمند شلوار بزرگ است.
- معادل: هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
گدا خر بخرییه
- گدا خر خرید. (کنایه از کسی که داشتههایش را به رخ دیگران میکشد.)
گسفن هرچی لاغر بوشه، شه می سر خسنه
- گوسفند هرقدر هم که لاغر باشد، روی پشم خودش میخوابد.
- این مثل را در مورد افرادی میزنند که با فقرشان میسازند و دست نیاز پیش دیگران دراز نمیکنند.
گوز و شورماهی ره تشخیص ندنه
- فرق میان گوز و ماهیشور را نمیداند.
گو ره پوس هکرده، دم ره سر بیهشته و یا گو ره پوست هاکرده، ونه دم جه برسییه
- گاو را تا دُمش پوست کرده.
گوزنگو گیکش خانه
- سرگینغلطان برای جابهجای تپالهها عمله میطلبد.
- کنایه از کسی که از زیر مسئولیت شانه خالی میکند.
گناه وَگ دانّهُ و کَوِز
- فقط قورباغه و لاک پشت گناه دارند. (مظلومند)
- به عنوان پاسخ منفی به «فلانی گناه داره» گفته میشه.
گی ره خاشک کانده، خانّه
- از فرط خسیسی، گوه خشک شده میخورد.
.
منبع: ویکیگفتاورد | https://fa.wikiquote.org