کار ورزا کنه، پیچا کته (بامشی، منگو) خسته وانه
- کار را گاو نر انجام میدهد، بچه گربه خسته است.
کارد هرچی هم تِج بائه، شه دسته ره نـَورینده
- چاقو هرچقدر هم تیز باشد، دستهٔ خودش را نمیبرد
- معادل: فامیل گوشت رو بخوره، استخونش رو نمیاندازه
کارد قشنگ بائه، شه کش نزنّه که…
- کاردی که زیباست را نباید به شکم خود فرو کنی.
- به طور مثال: اگر بچه عزیز است، نباید خطایش را ندید گرفت.
کاره مار ره پیش دکته
- کرّه از مادرش سبقت گرفته
کاتی ره ونه پله-پله یور بوردِن
- از نردبان باید پله-پله بالا رفت
- پلههای ترقی را باید آهسته و پیوسته طی نمود
کاس هاده، کِلا هاده، دِ قارت و نیم بالا هاده
- همه چی به کسی میدهی و باز هم دو قرت و نیم بالا دارد!
کچیک خی وراز وونه، کچیک رود هراز وونه
- تولهٔ خوک حداکثر گراز میشود و جویبار کوچک حداکثر رودخانهٔ هراز.
- سرشت و استعداد افراد متفاوت است.
کربلا من دیمه، مهر و تسبیح خَوِر ره تو دارنی؟
- ادعای دروغ نکن
کرک هرچی پرپیشو هاکنه، خاک ره شه سر ریزنه و یا کرک که پرپشو کانده، دنیا خاک ره شه سر کانده
- مرغ هرچه بال بال بزنه، خاک عالم به سر خودش میکنه (کنایه از کار بیهوده کردن)
کـَل، کور ره شـِپـِل اینگِنده
- آدم کچل با سوت زدن، نابینا را مسخره میکند
- خودش مشکل دارد و دیگری را مسخره میکند
کملدَکِرده ببره
- ببر پوشالی است؛ یعنی ببر مُردهای است که در پوستش کاه ریختهاند.
- این کنایه را در مورد افرادی که به ظاهر نیرومند و شجاعند ولی در باطن کمرو و ترسو هستند، به کار میبرند. (معادل پهلوان پنبه)
کمل کوپا ره تش بزوئن
- کنایه از شیطنت (علیالخصوص راجع به کودکان به کار میرود)
کوز پشت ره چو نَوِنه، چه تیمجار شونه؟
- اگر لاکپشت تنش نمیخوارید، به شالیزار نمیرفت.
- به جایی نرو که فقط اسباب مشکلاتت شود.
کیر نقدلی، ونه کمر وجه بیه قلی
- کنایه از آدمی که خودش باعث نابودیش شود.
.
منبع: ویکیگفتاورد | https://fa.wikiquote.org